رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

لشینگ اول هفته

امروز گویا قراره به لش کردن بگذره.

مادر قراره برای جمع و جور کردن خانه بردار وسطی بیاد و هنوز نیومده ...تا بیاد میشه چند تا سیگار ناشتا بگیریم و لش کنم و اهنگ گوش کنم.خونه رو هم ترکوندم و فعلا حال جمع کردن ندارم.چند تا کار ریز و درشت هم دارم که فعلا حال ندارم انجام بدم.

سر صپی اومدم یه دوری توی وبلاگا بزنم.برام جالبه که یه عده وبلاگ زدن و برای خوندنش رمز گذاشتن.مثل این میمونه که کتابی و بنویسی و روش قفل بزاری و بزاریش تو کتابخونه عمومی و بعد هر کسی خواست بخونه باید بیاد لید بگیره.بابا جان عزیز جان قشنگ جان حتی اوایل وبلاگ نویسی هم این کار خز بود نکن این کارو نکن.بیشتر خودت محروم میشه تا دیگران چون چاربار بیان ببینن این مدلیه میرن رد کارشون.

من یه وبلاگ عمومی دارم که تو بلوگ فاست و یه وبلاگ خصوصی که اینجاست.اون وبلاگ عمومی رو خیلی ها دارن برای همین خیلی کم اپ میکنم و خیلی کم سر میزنم ولی زر و زر اینجا مینویسم.برای اینکه دلم برای نوشتن پر میزنه و هر جایی نمیشه هر حرفی و زد پس من میام اینجا و دل نوشته هام و مینویسم.

سال ها بود تواشی گوش نداده بودم و الان تلوزیون داره تواشی پخش میکنه.یادم میاد یه روزی قاری اول مدرسه بودم و عاشق تواشی و رفته رفته فوتبال جاش و گرفت و کم کم که قد کشیدم و کتاب ها درست و درمون خوندم فهمیدم عربی فقط میتونه یه زبون باشه مثل تموم زبون های دنیا و هیچ ارجعیتی نداره ...

مشکل جوامعی مثل ما اینه که به جای اینکه کتاب های متنوع بخونیم ویاد بگیریم یک کتاب رو سال ها توی خونه نگه میداریم و حتی سالی یک بار هم تورق نمیکنیم که اگر اینکار رو هم انجام بدیم اینطور رفتار نمیکنیم.

برای این که بفهمیم چقدر به خودمون ظلم میکنیم کافیه تاریخ بخونید کافیه فلسفه بخونید از کتاب های کوچیک شروع بکنید داستان ها رو گزینشی بخونید رمان های فاخر بخونید ...

گویا گرفتاری های امروز داره شروع میشه ...برم ببینم امروز قراره چی پیش بیاد...

مواظب خوبی هاتون باشین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد