امشب عقربه های ساعت از 12 که بگذرد کنتور سن من یکی دیگر برایم می اندازد...
امشب بعد از مدت ها ارامم و دارم لذت میبرم از این ارامش...
امروز مسعود زنگ زد و حرف زدیم ...حالش خوب است و انگار اوضاعش رو براه...
بریم یکم ریلکش کردن و فیلم دیدن...
پیر مردی شدیم برای خودمان در ابتدای میان سالی...
تولدت مبارک
همیشه خوشحال باشی و به رویاهات برسی