رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

درد سرهای سر زندگی

امروز کلا از سر ظهر شروع شد.

کاشف به عمل امد که برادر وسط 15 روز در ترکیه زندانی بوده.بعد قرار بر دیپورت بوده که بلیط بلگراد گرفته و فعلا توی صربستان به سر میبره.

اوضاع زیاد جالب نیست.از ظهر دنبال اشنا و رفیق می گردم که ببینم کاری میشه کرد یا نه.اوضاع توی صرب اصلا جالب نیست.حدود 6 هزار ایرانی فقط ایرانی منتظر رفتن به اروپای غربی هستن.افغانی ها و سوری ها و جاهای دیگه هم بماند.

با یک نفری هم برای رفتن به گرجستان مشورت کردم که کلا نظرم عوض شد.اوضاع اونجا هم زیاد جالب نیست و طبق امار امسال حدود 40 هزار ایرانی رفتن گرجستان که بر نگردن و میشه گفت کشور رو به گه کشیدن از بس دارن هرز رفتار میکنن.

خدا رو شکر برای فردا هم دردسر جدید جور شد...

بریم بلکم بریم از این دردسر های تمام نشدنی...

نظرات 1 + ارسال نظر
مارال یکشنبه 1 مهر 1397 ساعت 03:10 http://mypersonalnotes.blogsky.com/

واقعا زندگی کردن توی ایران بدتر از زندگی تو یه کمپ پناهنده هاست ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد