رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

سرما و برف

بالاخره برف امد و تمام صفحات مجازی را سفید پوش کرد.

ما که در این نقطه برزخی فقط تماشاگر این حال و هوای برفی هستیم و فقط سوزش میزنه این وری.خیلی دلم میخواد بنویسم اما وقتی روی داستانی کار میکنم نوشتن های شلخته انگیزم و ازم میگیره و به نوعی تخلیه میشم پس به همین بسنده میکنم...مواظب هوای برفی و غیر برفی باشید ادم ها خیلی ساده سر میخورن فرقی نداره رو زمین یک متر برف باشه یا چمن یا سنگ لاخ یا حتی اسفالت ...

30 کتاب

بالاخره خرید اینترنتی کتاب انجام دادم...شاید این یه مرحله از پیری باشه که دیگه حال گشت زدن توی کتاب فروشی ها رو ندارم...در هر حال قرار شد بفرستنش.میدونم مثل همیشه تا همشون و بخونم کلی زمان میبره ولی بالاخره که میخونمشون...

هر سال داره بدتر میشه ...فقط دوماه تا اخر سال مونده و الان تقریبا 2 ماهی میشه که کار ردست و حسابی و درخور توجهی نداشتم...فکر کنم وقتش رسیده پنیرم و عوض کنم ...