رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

از اوج تا حضیض

به طور اتفاقی و به یاد کودکی زدم شبکه پویا.از شانس خوبم یه کارتن چشم درشت ژاپنی پخش میکرد.یه سری تفاوت وجود داشت.فوتبال رباط ها بود و داستان خیلی جذابی نداشت و اصلا در حد و اندازه های فوتبالیست ها نبود.یادش بخیر ما گاهی یک هفته منتظر میشدیم سوباسا برگردونش و بزنه ایا گل میشد یا واکی میگرفت.البته شخصیت مورد علاقه من کاکرو بود پسری خود ساخته سخت کوش مغرور و موفق.اما همین طور که این ها در ذهنم میچرخید کارتن تموم شده بود و در انتها یک نام اشنا نظرم رو جلب کرد که خیلی زیرکانه و البته با رنگی سبز فسفری خود نمایی میکرد"کاری از گروه اوج".

فکر میکنم که دیگه باید یه کارتن بسازن و بگن اوج اینجا اوج اونجا اوج همه جا.یاد مطلبی افتادم که چند وقت پیش خوندم در مورد اینکه تلویزیون رو چند بخش اداره میکنن یک بخش رو موسسه اوج و یک بخش رو سازمان تبلیغات و همینطور بخش های مختلف رو تقسیم کردن.روز به روز با تولیدات بی محتوی،تکراری،عموما پر هزینه سرمایه های بیت المال از بین میره و عجیب نیست که روز به روز گرایش مردم به ماهواره بیشتر میشه حتی در این میون شبکه های اینترنتی که بصورت گزینشی محتوی تهیه میکنن گاهی پر بیننده تر از خیلی از برنامه های شبکه های متعدد سیما هستند .

یه چیزی یادم اومد و اون اینکه هنوز کشور ژاپن انیمیشن های دو بعدی میسازه و بسیار هم طرفدار داره شخصیت های چشم درست که فقط با خلاقیت های داستانی مخاطب هاشون رو بیشتر میکنن و رفقا هنوز در ساخت بدیهیات دچار مشکل هستند در حالی که حتی برای مخاطب و شعورش کمترین ارزش را هم قائل نیستند.نکته قابل تامل این که کسی از بودجه این موسسات قارچی خبر نداره سود و ضررشون زیر نظارت واقعی قرار نداره و بخش عمده ای از بودجه فرهنگی بصورت نانوشته براشون واریز میشه...اما چرا این اتفاق می افته؟

چند روز پیش اعلام کردن که ایران پس از عراق و لیبی سومین ذخیره نفتی دنیا رو داره و حدودا تا 155 سال اینده میتونه بصورت خام نفت استخراج کنه این میان مواجه میشیم با سوالات متعدد که این پول خرج چه جیزی میشود؟

ایا تمام این سرمایه در کشور هزینه میشود؟

اگر این پول برای مردم باید هزینه شود تکلیف سودی که مردم میبرند چقدر است و چقدر باید باشد؟

در کنار این ها اضافه کنید سهم تولید ناخالص،صادرات کالاهایی که مشابه ایرانی در دنیا ندارند مثل زعفران و پسته میدان های گازی و میعانات و حتی تولیدات وابسته به نفت که فعلا خیلی روی این یکی نمیشود حساب کرد.

سهم جمعیت 80 میلیونی از این حجم سرمایه چقدر است؟

بدهی است که اگر این بودجه برای مصارف عمرانی و حتی قوت بخشیدن به بخش های تولیدی باشد که البته به نهاد ها و سازمان های دولتی وابسطه نباشند نتیجه ان افزایش قدرت خرید مردم را در پی دارد و ریشه کن شدن فقر مطلق و کم شدن شیب بیکاری ولی چه میشود که این اتفاقات نمی افتد؟

چرا حساسیت روی موسساتی مثل اوج افزایش پیدا میکند؟

ایا طبیعی است که مردم نسبت به هزینه موسسات اینجنینی واکنش نشان میدهند؟

ایا مشکلات کشور با خروج این موسسات از چرخه تولید محتوی درست میشود؟

موسساتی شبه نظامی مثل اوج که اهداف خیلی مشخصی برای بوجود امدنشان نیست یا لااقل برای بخشی از جامعه که نگران فرهنگ سازی نامناسب این موسسات است،هویدا نیست.

کافیست در ردیف بودجه امسال نگاهی به مبالغ سرسام اوری که اینها به زور از دولت میگیرند بکنید تا متوجه شوید این موسسات و نهاد های وابسطه که در تعریفش وظایفشان قید شده که متولی فرهنگ هستند چطور به صورت واضح دست در جیب ملت میکنند و هیچ سودی  برای فرهنگ و مردم ندارند.

گاهی اگر میخواهید عمق فاجعه را متوجه شوید چند ساعتی را پای شبکه هایی مثل افق بنشینید تا متوجه شوید این موسسات چطور با پول ملت برنامه هایی میسازند که معلوم نیست از آیا حد اقل رضایت مردمی برخوردار است. همین الان شبکه افق یک مستند در مورد سوریه نشان میدهد که توجیه کند مداخله نظامی ایران در کشور سوریه کاملا به نفع مردم است در واقع برای هزینه هایی که میشود چاله ای با هزینه ملت میکنند و پول نفت زبان بسته را درونش میریزند و مدام از چاله ای به چاه مردم را میبرند تا روزی که از این کشور یک ویرانه باقی بماند و این موسسات و ادم های ان در کشور های خوش نشین با پول ملت زندگی های انچنانی فراهم کنند.

کلام اخر اینکه واقعا میشود کاری برای این کشور انجام داد؟

وقتی همه چیز برای منفعت و قدرت فدا میشودراه برون رفت از این خندق چیست؟

ایا در نگاه حکومت مرتجع ایران که مذهب را دستمایه اعمال غیر انسانی میکند مردم به صورت عام اهمیتی دارند؟

ایا برای حکومتی که وابستگی کامل به نفت دارد موضوع تولید ملی و ایرانی اهمیتی دارد؟

واقعا اهمیت دارد؟

واقعا؟

پ.ن : شبکه افق یک برنامه دارد که چند برادر ارزشی تحلیل خبر میکنند دکوری بسیار نزدیک به دکور شبکه من و تو شیوه خبر خوانی کاملا کپی برنامه من و تو .مجری های مرد و گویندگان زن که تقریبا متفاوت از برنامه من و تو و گویا تنها تفاوتشان.

امروز انگار از خبر ها و تحلیل ها پر بودم و دلم خواست خوالی بشم.

راستی برجام پا برجا میماند ؟

و اگر بماند یا نماند فرقی به حال ایرانی ها دارد؟

میون این خبرها بخونین که محموله مواد منفجره در غالب محموله مواد مخدر میخواست در کشور تزریق شود که برادران گم نام امام زمان جلویش را گرفتندبه قول عزیزی برادران اطلاعات برادران سپاه را دور زدند و خود گیری کردند...

پ.ن2: اقا اینقدر به غلط های املایی بنده گیر ندین من با این اعصاب همینکه مینویسم خودش جای تعجب داره وجدانا یک پیج دهخدا هم باز میکنم و هر از گاهی رجوع میکنم ولی گاهی هم بی اعتنا میشم چون رشته کلام پاره نشه و بعد یادم میره چک کنم و خوب بازخونی هم نمیکنم چون چرندیات که بازخونی نداره بخون بره دایی جان سخت نگیر شل کن حالش و ببر.

#ایران #برجام #افق #اوج #نفت #بودجه #سپاه #مواد_مخدر  #به_کجا_چنین_الکی #پایتخت5 #فیل_شاه #به_وقت_شام #گلشیفته #ماجرای_نیمروز #فیلم #سریال #کتاب #فرهنگ


صبح زود خر است

امروز از صبح زود که برای من 5.30 دقیقه محسوب میشه دارم چرخ میخورم.حالا بماند که چه شد اما الان داره تو برنامه ی حالا خورشید یه چیز جالب نشون میده یه چالش نشون میده و اون اینه:شما دو تا قرص پیش روتون دارین قرمز شما رو 15 سال میبره عقب میتونید خیلی کار های کرده و نکرده رو دوباره به محک انتخاب ببرید و قرص ابی شما رو میبره به 15 سال بعد و شما 100 میلیارد پول دارید.شما کدوم رو انتخاب میکنین؟؟؟

من واقعا نه دوست دارم به 15 سال قبل برم که تازه پدر فوت کرده بود و من راهی سخت رو اومدم و حاضر نیستم دوباره تجربه اش کنم و حتی نمی خوام به 15 سال بعد برم با 100 میلیارد یا بیشتر چون دلم میخواد حتی با بی پولی اما 15 سال زندگی کنم و از روز های عمرم تا جایی که میشه لذت ببرم.

راستی این برنامه های صبح چقدر لوس و بی نمک هستن...

واقعا چطور میشه روز رو با انرژی شروع کرد وقتی این برنامه ها رو اول صبح میبینه ادم؟؟؟

#حالاخورشید

#رشیدپور

#صبح


تب دلار از منفعت طلبی تا بی پولی

به جرات میتونم بگم 99 درصد ادم هایی که در کشور ما زندگی میکنن به فراخور پس اندازی که دارن دلشون نمی خواد چیزی بیاد پایین.

به طور مثال کسی که تمام سرمایه اش یه وانت یا یک پراید یا حتی یه سمند دلش نمیخواد قیمت ها بشکنه چون فکر میکنه اینطوری اون ضرر کرده و باید زیر قیمتی که ماشین رو خریده بفروشه و حس میکنه سرمایه اش به فنا رفته.برای همین همه ی این مدل ادم ها ته دلشون خوشحالن از افزایش قیمت دلار یا سکه یا طلا و به جای اینکه کمک کنن که این فاصله کم بشه تلاش میکنن ثابت بشه یعنی طرف و میشناسم که پرایدشو زیر قیمت فروخته و دلار خریده و بعد رفته یه ماشین لیزینگی خریده.اخه چقدر یه ادم میتونه احمق باشه و از این مدل ها کم نیستن.هیهات...

چه دوست داشته باشیم و چه بدمون بیاد استراتژی حکومت فعلی اینطوریه دلش میخواد از پول من و شما به کشور های دیگه کمک کنه دلش میخواد با پول من و شما جنگ رو برنده بشه دلش میخواد با پول من و شما قران طلاکوب بسازه و ضریح طلا بسازه.این وباید بپذریم که بخشی از جامعه به این سیاست نقد دارن ولی قدرتی برای ایجاد تغییر ندارن.همیشه مثالم این جور وقت ها اینه که توی تاریخ ایران مغول ها 600 سال کم و بیش حکومت کردن.یونانی ها نزدیک به 400 سال ولی شما از فرهنگ و زمان مغولی و حتی یونانی چیزی در ایران امروز نمیبینی.حتی مغول ها که خونخوار ترین مردم دوران خود بودن یک روز فهمیدن باید بساط جور و ظلم رو جمع کنن و به فرهنگ و مردم و علم و ادبیات احترام بزارم به روشنفکری به عالمین به فرهیختگان.ولی حاکمان امروز به شدت نسبت به تاریخ بی گانه هستند و انگار از اخر و عاقبت خود با روند موجود بی اطلاعند.گاه فکر میکنم اینان توهم دارند که حکومت را منجی خواهند سپرد و حاکم بر حق دنیا هستند مگر میشود خون جوانان کشورت را بریزی و دایه عدل داشته باشی ؟ مگر میشود فرهیختگانت را زندان کنی و به قتل برسانی و پایه حاکمیت را بر فساد های وقیحانه بنا کنی و تصور داشته باشی منجی از دل این حکومت ظهور خواهد کرد ؟ این توهم را هم مردم به انها داده اند انها که نانشان را میخورد انها که رانتش را میگیرند انها که سینه چاک میکنند برای رئیسشان.و چشم را میبندند و بی هیچ اراده ای تقلید میکنند.

ما مردم خوبی نیستیم هیچکداممان ...دروغ میگوییم ...خسارت میزنیم ...ازار میدهیم ...دل میشکنیم...بی رحم شده ایم ...ما سزاوار این حکومتیم...بی سوادیم ...مطالعه نداریم...سطحی و دهن بین شده ایم ...تمام غم روز و شبمان شده ظواهر تمام فکر ذکرمان حسادت و رقابت با اطرافیان ...سود جویی منفعت طلبی و جاه طلبی ثروت اندوزی...

خیلی شعاری شد میدونم ولی میگم که در تاریخ ثبت بشه برای سال ها بعد اگر عمری داشتم...ما تا وقتی اینگونه هستیم لیاقت حاکمیت بهتر نداریم ما تا وقتی خودمان تغییر نکنیم همی اش هست و کاسه.قرار نیست کار بزرگی بکنیم فقط روزی یک ساعت کتاب بخونیم خودمون رو مکلف بکنیم و بعد از یک سال ثمره اش رو ببینیم...

مردم بیمار و حاکمان بیمار تر نتیجه اش ویروسی میشود که مدام قوی تر میشود و به هیچ دارویی جواب نمیدهد این غده ی سرطانی روزی همه ی ما را نابود خواهد کرد...

قطعا پیشنهاد من برای این وضع رفتن از ایرانه و واقعا اگر تمام کسانی مخالف جریان هستند از ایران برن اونوقت معلوم میشه چقدر ادم وابسطه به نظام وجود داره و بعد خیلی کار ها میشه کرد چون اونها به یقین یه حداقل پر قدرت هستند در جمعی که قدرتی نداره در کشوری که خفقان رو همه گیر کرده پس وقتی اینجا نباشی ابزار ها اونها کار نمیکنه دیگه قدرتی نخواهند داشت و ثروتشون هم به کارشون نمیاد.شاید یکی از دلایلی که حکومت بی میل نیست که کسانی که رفتن برگردن و کسانی که هستند هم نتونن برن همینه تمام ابزار های حاکمیت فعلی در این جغرافیا کابرد داره .

خیلی سیاسی شد خسته شد.خسته از باشگاه هرشبه خسته از سرماخوردگی یک ماهه خسته از بی کاری مزخرف و به طبع اون بی پولی ازار دهنده تر...

اقای جهموری اسلامی بنده هیچ علاقه به ادامه زندگی در این مرز را ندارم سهم بنده را بدهید بروم پشت سرم را هم نگاه نمیکنم...

چگونه یک انقلاب شکل میگیرد یا انقلاب مذهبی با تعصب های غیر منطقی

نتیجه خواند ه ها و دیده ها و مباحثات کلامی من در باب انقلاب ها به یک چیز ختم شده"افراطی ها"و"منفعت طلب ها"...

یک روز در خانه کسی مشغول به کار بودم صاحب خانه با کسی بحثش شد و یک جمله قسار گفت که هنوز بعد از تقریبا ده سال هنوز توی گوشم است.ده تومن میدم جنازت و بندازن توی سد کرج قید پولمم میزنم...این تقریبا عین گفته مرد صاحب خانه بود . وقتی حرفش تمام شد و خیلی خونسرد شروع کرد با ما همکلام شد و از هر دری سخن راندیم جویا شدم که استاد واقعا کسی هست که برای ده میلیون ادم بکشه اصلا چنین کسی رو سراغ داری ؟گفت ده تومن برای دو یا سه نفر،بعد گفت چیه میخوای کسی و گوش مالی بدی ؟گفتم نه قصدش رو ندارم ولی واقعا اینکه کسی باشه که برای دو سه تومن ادم بکشه خیلی ترسناکه حرف بعدیش هم برام موندگار شد.ادم وقتی خلاف براش عادی بشه کشتن و زخمی کردن خیلی براش فرق نداره وسوال احمقانه من مرد رو کمی به فکر فرو برد گفتم خدایی زمان شاه هم این طوری بود.مرد ادم سرد و گرم چشیده ای بود و خوب میشد روی حرف هایش حساب کردچند ثانیه ای مکث کرد و با نگاهی عاقل ان در سفیه گفت.مگه اون موقع کسی چرات داشت پول کسی و بخوره اونقدر که از خدا میترسیدن و شاه و ژاندارمری.ترس از ابرو ترس از تو محل سکه یه پول شدن و من در خودم فرو رفتم و دقایقی بیشتر همکلام  شدیم که بماند برای بعد.

چه شد در ایران دگرگونی اتفاق افتاد؟باید رفت و کتاب ها خواند و فیلم ها دید.تمام انهایی که من میشناسم و در انقلاب دستی بر اتش قیام داشتند یک صدا اعلام میکنن که قرار نبود اینطور بشه.و سوال من اینه چرا اینطور شد.اگر مذهب نقش باز دارندگی و خدا شناسی دارد این ادم های مذهبی چطور اینقدر تغییر کردند.چطور اینقدر فساد را رواج دادند.و دو مسیر مشخص رو پیش روم میبینم یا مذهب به ذاته با فساد همراه است و یا مذهب مسیر ایجاد فساد را در هر چیز برای دیگران اسان میکند.

حالا نه اینکه فقط مسلمان ها اینطور باشند.هر ساله از گوشه و کنار این جهان پهناور اتفاق هایی میافتد که یک سرش مذهبیون هستند ...دزدی .فحشا،تجاوز،دروغ،

چند دقیقه مشغول کار دیگه ای شدم ...دنبال نوشته از ذهنم پرید...همینقدر ...

انقلاب نکنیم...انقلاب میشود


رفاقت،عشق،کیمیایی/ضیافت

دقیقا همین الان که من مست می ناب الهی هستم شبکه چهار ضیافت را پخش میکند...پر از دیالوگ های ناب و غیرت مدارانه.پر از عشق پر از بغض در گلو پر از مردانگی....روز گاری که بنز ابهت داشت روزگاری که سیبیل حرمت داشت روزگاری که رفاقت معنی داشت...

غمگین میشوم هر بار میبینمش هر بار غبطه میخورم به این رفاقت که هیچوقت برای من پیش نیامد ...

عجب دنیای نامردی تنها کشی شده ...

خسته ام ...خیلی خسته ام...

حسن جوهر چی را که میبینم غم توی دلم تلنبار میشود...

چقدر غریب و تنهاییم ما ادم ها ...ما معمولی ها ...ما عاشق ها

سالی که نکوست

اولین فیلم امسال در سینما رو با مصادره شروع کردیم...

از تبلیغات و شرح در متن!!! قبل از اکرن فیلم به نظر می اومد با فیلم متفاوتی مواجه باشم اما نش انچه فکر میکردیم ...پر از شوخی های عطارانی و نقش ضعیف هومن سیدی.در کل بازی ها انچنان که باید نبود سوژه شاید کمی متفاوت بود نگاه به ادم هایی که در جریان انقلاب بی خود و بی جهت قربانی شدند و البته کمی سخیف به این موضوع پرداخته شده بود.

مثلا عطاران زمینش را از طریق بلیط بخت ازمایی میبرد و بعد مثل یک احمق رفتار میکند مگر  میشود کسی اینقدر عقل داشته باشد که یک زمین را سرمایه زندگی اش کند و بعد در سازمان ضد جاسوسی فعالیت کند و نداند که برای چه انجاست و از همه فاجعه بار تر رفتن سر کار بعد از تغییر رژیم ...تقابل ها بد نبود زیر سوال بردن منطق انقلاب و یا جمله ای که عطاران در خواب بابتش خودش رو سرزنش میکنه و یا جملات فلسفی که اخر فیلم گفته میشه ...

منتظر یک شگفتی نباشید کافی که عطاران رو از فیلم حذف کنید تا بفهمید هیچ چیز دیگری برای خندیدن در فیلم وجود ندارد...

پ.ن:شوخی با ختنه کردن جالب بود ...

واقعا اگر قراره برای یک فیلم 15 هزار تومن هزینه کنیم (برای هر نفر) واقعا باید فکری به حال فجایعی که اسمش رو فیلم میزارن بکنن...

پ.ن:کم کم داشت اشتی تاتر و مردم برقرار میشد که عزیزان شروع کردن به گرون کردن نمایش ها ...به هر حال در بحث فرهنگ یکم هم حال و روز مردم رو درک بکنن بد نیست ...بازیگر میلیاردی سینما و تلویزیون که شهرتش رو مدیون همین هاست بهتره پول های کلان رو از تهیه کننده های رانت دار بگیره و تاتر رو کمی هم دلی ببینه تا سهم عموم جامعه از دیدن اونها کم نباشه...البته گمونم خیلی هم براشون مهم نباشه فعلا همه چیز در این کشور بر پایه پول بنا میشه...

////////

و باز هم سفر...البته امسال از نو حال ساده...سفر خانوادگی سفر پاک سفر بی شر بازی ...سفر ارزان...ترافیک دیوانه کننده مردمی که انگار قرار نیست ذره ای عوض بشن ...

هنوز از شونه خاکی سبقت میگیرن هنوز سبقت های وحشیانه و غیر مجاز میگیرن هنوز اشغال میریزن هنوز اتیش میزنن و به گند میکشن.

خسته نمیشن از این توحش؟

خسته نمیشن از این مزخرف بودن؟

خسته نمیشن از این همه لاشی بودن؟

خسته نمیشن از این حجم بی فرهنگی که نسل به نسل دارن رواج میدن؟


سالی که نکوست

اولین فیلم امسال در سینما رو با مصادره شروع کردیم...

از تبلیغات و شرح در متن!!! قبل از اکرن فیلم به نظر می اومد با فیلم متفاوتی مواجه باشم اما نش انچه فکر میکردیم ...پر از شوخی های عطارانی و نقش ضعیف هومن سیدی.در کل بازی ها انچنان که باید نبود سوژه شاید کمی متفاوت بود نگاه به ادم هایی که در جریان انقلاب بی خود و بی جهت قربانی شدند و البته کمی سخیف به این موضوع پرداخته شده بود.

مثلا عطاران زمینش را از طریق بلیط بخت ازمایی میبرد و بعد مثل یک احمق رفتار میکند مگر  میشود کسی اینقدر عقل داشته باشد که یک زمین را سرمایه زندگی اش کند و بعد در سازمان ضد جاسوسی فعالیت کند و نداند که برای چه انجاست و از همه فاجعه بار تر رفتن سر کار بعد از تغییر رژیم ...تقابل ها بد نبود زیر سوال بردن منطق انقلاب و یا جمله ای که عطاران در خواب بابتش خودش رو سرزنش میکنه و یا جملات فلسفی که اخر فیلم گفته میشه ...

منتظر یک شگفتی نباشید کافی که عطاران رو از فیلم حذف کنید تا بفهمید هیچ چیز دیگری برای خندیدن در فیلم وجود ندارد...

پ.ن:شوخی با ختنه کردن جالب بود ...

واقعا اگر قراره برای یک فیلم 15 هزار تومن هزینه کنیم (برای هر نفر) واقعا باید فکری به حال فجایعی که اسمش رو فیلم میزارن بکنن...

پ.ن:کم کم داشت اشتی تاتر و مردم برقرار میشد که عزیزان شروع کردن به گرون کردن نمایش ها ...به هر حال در بحث فرهنگ یکم هم حال و روز مردم رو درک بکنن بد نیست ...بازیگر میلیاردی سینما و تلویزیون که شهرتش رو مدیون همین هاست بهتره پول های کلان رو از تهیه کننده های رانت دار بگیره و تاتر رو کمی هم دلی ببینه تا سهم عموم جامعه از دیدن اونها کم نباشه...البته گمونم خیلی هم براشون مهم نباشه فعلا همه چیز در این کشور بر پایه پول بنا میشه...

////////

و باز هم سفر...البته امسال از نو حال ساده...سفر خانوادگی سفر پاک سفر بی شر بازی ...سفر ارزان...ترافیک دیوانه کننده مردمی که انگار قرار نیست ذره ای عوض بشن ...

هنوز از شونه خاکی سبقت میگیرن هنوز سبقت های وحشیانه و غیر مجاز میگیرن هنوز اشغال میریزن هنوز اتیش میزنن و به گند میکشن.

خسته نمیشن از این توحش؟

خسته نمیشن از این مزخرف بودن؟

خسته نمیشن از این همه لاشی بودن؟

خسته نمیشن از این حجم بی فرهنگی که نسل به نسل دارن رواج میدن؟