رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

با برجام بی فرجام

اتفاق ویژه هفته دیشب رقم خورد و ترامپ زد زیر میز برجام و کافه ی تحریم ها رو بهم ریخت.بلافاصله هم استاد با وزیراش اومده و یه جام زهر ریز نوشید و جر زنی سیاسی نکرد.دلار در مرز هفت هزار تومن میچرخه و اوضاع اقتصادی اصلا جالب نیست.سپاه پاسداران بیش از قبل تحت فشار مالی قرار داره و روزی نیست که از گوشه کنار خبر بی پولیشون به گوش نرسه و احتمال هر حرکتی ازشون بعید نیست.

اول این بحث باید بگم دولت ها در حاکمیت ها ذوب هستن و عموما اختیاری نداشتن.

حکومت نوپای ایران چند دوره تاریخی داره که تمام تجربیاتی که کسب کردن رو فقط برای ازار مردم استفاده کردن و نه برای ثبات وارامش مردم.اولین دوره تاریخی در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی شکل گرفت.باند بازی و قدرت مند تر شدن هاشمی ها و دار و دسته که سال ها بعد هر کدام با ثروتشان سمتی رفتند و حکومت خود را شکل دادند مثل لاریجانی ها.و رهبر تازه کاری که بیشتر سعی میکرد همراه هاشمی باشد تا مقابل او .این وسط هاشمی رهبر را وار بازی قدرت و ثروت نمیکرد و بیشتر نقش سخنگو را داشت.همین امر در سال های بعد موجب کدورت بین این ها شد و رهبر رفته رفته قائده بازی را بلد شد و از هاشمی زاویه گرفت از زیر سایه او خارج شد و مسیر ثروتمند شد را از هاشمی به سمت خودش تغییر داد.در اواخر این دوره حضور موسوی و خاتمی و مردمی که به دنبال تغییرات بهتر بودند هاشمی را محو کردند و دوره بعدی شکل گرفت...

شکوفایی و رشد در این دوره بی نظیر است.جوان گرایی دولت و افکار جدید از دنیای روز همه را مجاب کرد که باید در برابر این دولت و تفکر اصلاحاتش که حالا گفتگوی تمدن ها را نیز به کارنامه اش اضافه کرده بود سر تعظیم فرود بیاورند.رهبر در ابتدای راه قدرتمند شدن بود و تجربه کسب کردن و ترجیه میداد خیلی مقابل خواست مردم و تفکرات متجددانه قرار نگیرد و چراغ خاموش راه قدرتمند شدن و ثروت اندوزی و فرصت های حکومتی را یکی یکی بدست می اورد.در این میان تندرو های مذهبی بی کار نبودند انها که سرشان از دوره هاشمی بی کلاه بود به ناچار خودجوش وارد عرصه شدند و روز دانشجو عصر جدید ر رقم زدند.در این دوره تصمیمات عجولانه زیاد گرفته شد که اگر کمی صبوری چاشنی تفکر اصلاحات میشد بلای دور بعد گریبان کشور را نمیگرفت اما خاتمی هم کاره ای نبود گوله ی برفی اصلاحات میغلتید و بزرگ تر میشد و سر راهش داشت همه چیز را نابود میکرد که دوباره هاشمی به عرصه برگشت...

دوره بعدی هاشمی با توپ پر امد اما اوضاع فرق کرده بود رهبر دیگر پشتش نبود جامعه از دوره ی تورمی و رانت خواری او به ستوه امده بودند لقب اکبرشاه را به دوش میکشید و بیشتر برای پس گرفتن قدرت به میدان امد اما نتیجه مقابله او با اصلاح طلبان و اتشی که از خشم مردم محروم و مذهبیون افراطی به پا شده بود دودش به چشم مردم رفت.بی شک در این دوره با برنامه ترین نامزد ریاست جمهوری بعد از انقلاب دکتر معین بود کسی که اگر بی تدبیری هاشمی نبود قطعا مسیر اصلاحات ادامه پیدا میکرد البته این بار با مردی با تجربه تر و صبورتر.اما نشد انچه باید میشد.فرماندار زمان هاشمی زمام امور را به دست گرفت...

این دوره شاید اوج شکوفایی اقتصاد ایران لقب بگیرد اما امان از بی تدبیری و خودخواهی رهبری و نهاد های وابسطه و نزدیک.در این دوره همچنین شاهد فساد افسار گسیخته و لجاجت های بی شمار سیاسیون بودیم.رهبر قدرت را احساس کرده بود و در سایه ثروتی که بدست اورده بود قصد جولان دادن داشت و چه کسی بهتر از احمدی نژاد بی تجربه و ساده لوح میتوانست این قدرت را به انها بدهد.بدنه دولت پر شده از افراد مجهول الفکر و منفعت طلب و فاسد که با تزویر به فساد های بزرگ دست میزدند و پای ممبر نماز جمعه سر به جیب فرو میبردند و مجیز رهبر میکردند.

در هم همه این فساد بی نمونه در تاریخ نهاد هایی مثل سپاه /بسیج/بنیاد مستضعفان...به شدت ثروتمند و قدرت مند شدند و میل به کشور گشایی شان بروز کرد...در دور دوم میرحسین موسوی از همه جا بی خبر تلاش کرد که قائده بازی را عوض کند ولی چه کسی حاظر بود او را بپذیرد؟رهبری که از ابتدای انقلاب با او زاویه داشت؟سپاهی که مدام از طرف او مزمت شده بود؟هاشمی که تلویحا از دور خارج شده بود و به دنبال رسیدن به قدرت بود؟خاتمی منزوی شده که حتی سایه ای از ان مرد مقتقدر سال های قبل نداشت؟

این وسط امید میرحسین به رای های خاموش و فراری بود.مردمی که در دوره احمدی نژاد ضرر های کلان کرده بودند سفره شان کوچک شده بود و تورم را هر روز بدتر از قبل حس میکردند حتی میوه فروش سر کوچه احمدی نژاد هم از او شاکی بود اما این وسط یک نفر از این جدال خوشحال بود...

رهبر...کسی که حالا بر قله قدرت ایستاده کسی که قدرتمند بودن را لمس کرده و حالا به دنبال حضوری حد اکثری مردم است تا تایید صلاحیت نظام را به گوش جهان برساند...فارق از اتفاقات افتاده واقعیت این است که رای اصولگرا ها با خدم و حشم چیزی بیش از15 میلیون نیست این را بعد ها و انتخابات های بعد ثابت کرد اما چه کسی از رای بالا می ترسید؟تقریبا میشود گفت مهندسی انتخابات کاملا توسط سپاه شکل گرفته بود با وجود رفتار های فراقانونی و تبلیغات گسترده خطر بر هم خوردن چرخه قدرت کاملا به گوش می رسید.این وسط کروبی عده ای از کارگذاران و اصلاحاتی های سرخورده را جمع کرده بود با انکه میدانست امیدی به پیروزی ندارد اما در جبهه موسوی توپ میزد.

انتخابات برگزار شد.رای ها اعلام شد.سوتی خبرگذاری فارس چیز قابل چشم پوشی نبود اما خیلی هم برای حکومتی ها مهم نبود.رهبرکه پیش از حتی برای برانداز ها فرش انتخابات را پهن کرده بود و علنا اعلام کرد حتی اگر به جمهوری اسلامی اعتقاد ندارید برای ایران پای صندوق های رای بیایید حالا خوشحال از نتیجه بدست امده بود...

خیابان ها از خشم مردم فریب خورده پر شد.مهندسی پس از انتخابات و میل سپاه برای نشان دادن قدرت فجایع جبران ناپذیری را رقم زدکه تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد و طبعات ان هنوز هم در بطن جامعه در جریان است.رهبر مقتدرانه پای تریبون امد و انتقام سال ها گوشه نشینی را از هاشمی گرفت و پشت احمدی نژاد ایستاد.شاید تنها اشتباهش به زبان اوردن نام افرادی بود که بعد ها تو زرد از اب درآمدنشان بلای جان خودش شد.موج سرکوب ها با تایید رهبر شدت گرفت.قرار بود انقلابی که میرفت تا با رئیس جمهور شدن موسوی شاید پا بگیرد در نطفه خفه شود که تقریبا شد.

در میان همه این بگیر و ببند ها سایه تحریم روز به روز بیشتر میشد.سپاه پنهانی به دنبال کلاهک هسته ای بود تا خاورمیانه را در تسخیر رعب و وحشت خودش بکند و رهبری هم از این نمایش قدرت استقبال میکرد حال وقت ان بود که حکومت نوپایش را جلوی ابرقدرت ها قرار دهد و این وسط از استادش روسیه هم دستور میگرفت.مدل سرکوب ها مانند رفتار های زمان استالین بود مدل دستگیری ها مدل شکنجه ها...همه و همه انگار برداشت بروز شده ای از دوران استالینی در شوروی بود این را فقط باید خوانده باشید تا بفهمید در کتاب ها و سند های موجود.

به هر حال دوره دوم احمدی نژاد انقدر ها هم که باید ارام میبود نشد.مرد ساده لوح دیروز فهمیده بود کلاه گشادی سرش رفته سعی در مقابله بر امد.خانه نشین شد و اعتصاب کرد اما فایده ای نداشت بازی قدرت را باخته بود و میخواست جر زنی کند باز هم هاشمی برای کمرنگ کردن احمدی نژاد به صحنه امد و با برنامه ای از قبل طراحی شده تیم احمدی نژاد را زد.

این دوره یک مرد مرموز دارد.حسن روحانی.اعلام کرده بود اگر هاشمی بیاید او نمی اید اما امد خودش را اصلاح طلب نمی نامید اما لبخندش سمت رای اصلاحات بود مردی که کارنامه امنیت ملی قوی داشت و مثل یک آس رو شد.با استراتژی مصالحه با سپاه پا به میدان گذاشت سعی کرد اما انقدر ها هم برایش جدی نبود.در این دوره تمام توان دولت برای مذاکرات گذاشته شد تا غول تحریم ها به زانو در بیاید و تورم لجام گسیخته کمی فروکش کند.

و برجام متولد شد.یک عده هم در ایران هم در امریکا به شدت مخالف بودند.دلایلش بماند.اما این وسط مردم امید بسته بودند که با برجام اوضاع بهتر بشود این رویه در اواخر دولت روحانی به شکل ملموسی احساس میشد اما یک جنگ خودخواسته که در ابتدا دائم کتمان میشد رفته رفته شکل جدی به خود گرفت.سپاه لجوجانه در سوریه زمین گیر شده بود و تمام ثروت اندوزی اش را در این سال ها خرج حمایت از حزب الله و اسد کرد و وقتش شده بود دولت و مردم را درگیر کنند.پای رهبری را وسط کشیدند و او را وسط میدان تبلیغات قرار دادند.اوضاع نابسامان کشور بدتر شد.همه تقصیر ها گردن تحریم ها بود و حالا میرفت که فقط سیبل جنگ برای کاستی ها بماند که اوضاع در امریکا تغییر کرد به طرز مشکوکی ترامپ ثروتمند پیروز انتخابات شد.او با شعار بر هم زدن برجام امد و ایجاد کار برای امریکایی ها که در هردو موفق عمل کرد نرخ بیکاری را در امریکا به 3.6 دهم رساند که در 50 سال اخیر بی سابقه بود و از استاندارد حکومتی هم جلوتر است که 4درصد است.او که حالا از مشاوران ضد ایرانی راهکار میگیرد چاره ی کار را تقابل حکومت ایران با مردم میدید و برجام مسیر دور زدن را برای سپاه و دارو  دسته اش راحت کرده بود اما پول های بی زبان خرج جنگ افروزی و تمامیت خواهی رهبر و افراطیون نظامی ایران در سوریه ولبنان میشد.

در ابتدای دولت روحانی افراطیون هر دو کشور انچه را میخواستند عملی کردند.در امریکا کسی به برجام اهمیت نمی دهد چون اوضاع خوب است.ترامپ تعرفه واردات را افزایش داده و شرایط کار در امریکا روز به روز بهتر میشود.خاورمیانه جولانگاه بنگاه های اسلحه فروشی شده و اعراب منطقه کرور کرور ثروت خود را صرف خرید سلاح میکنند برای جنگ خیالی با ایران.چه کسی راضی تر از ترامپ و دار و دسته اش.این میان کره شمالی هم پرچم تسلیم را بالا برد و این یعنی گام بلند موفق برای ترامپ و تصمیم هایش.اما اوضاع در ایران خوب نیست.دلار ناگهانی و مشکوک افزاش یافته بانک ها و موسسات خصوصی مدام ضرر میدهند و یکی پس از دیگری بسته میشوند.موج فساد ها بلند تر شده و هر روز یک مسول یا یک سردار بخشی از سهم خودش از سفره انقلاب را بر میداردو به نا کجا ابادی میگریزد.برجام بلاتکلیف است.رهبر مدام شاخ و شانه میکشد و توهین میکند به داخلی ها و خارجی ها.افراطیون مذهبی با بودجه های سرسام اور فضای داخل را متشنج میکنند و با چوب پرچم مذهب مخالفان را تنبیه میکنند.

همه مشغول بیانیه دادن و تحلیل کردن هستند (حتی من از همه جا بی خبر).به دستور یک دادستان دون پایه تلگرام فیلتر میشود تا مردم شیر فهم بشوند که جای دموکراسی و این حرف ها در ایران مرتجع نیست.

اما این وسط یک نهاد قدرت وحشتناکی گرفته است.قوه ی قضاییه.این نهاد اهسته اهسته و بدور از اختلافات حکومتی انقدر قدرت گرفت که حالا حتی از رهبری هم دستور نمیگیرد.تیم لاریجانی هر کار دلشان بخواهد میکنند.از اعدام و فساد قضات و حکم های فرمایشی بگیر تا دخالت در کوچکترین اموری که به انها مربوط نمی شود.و شاید بدترین اتفاق 40 سال اخیر فاسد شدن نهادی است که مردم مستقیم با ان سر وکار دارند و شاهد فساد های ان هستند و کاری از دستشان بر نمی اید.حتی لو رفتن جاسوس بودن دختر رئیس قوه و دو تابعیتی بودن اقای رئیس هم نتوانست موجب برهم خوردن نظم و اقتدار این نهاد بشود.چند جابجایی صورت گرفت و انگار نه اگر اتفاقی افتاده.

در استانه 40 ساله شدن حکومت فعلی ایران اوضاع به هیچ وجه خوب نیست.وضعیت اقتصادی نا بسامان جنگ در سوریه بدون نتیجه و بدتر از قبل کشور های همسایه بی میل به ثرمایه گذاری در ایران.اروپا به شکل مرموزی به دنبال حفظ برجام با فوریت های مشکوک و منفعت طلبانه.مردم سردرگم و کلافه از اوضاع.

و من ..اینجا نشسته ام.خسته و کلافه.از بیکاری طولانی و بی هدفی هر روزه.

لبخند از ته دل رو انگار مدت هاست گم کردم.شاید توی یک پارک شاید پشت کوچه های خلوت میدان انقلاب شاید توی نمایشگاه کتاب شاید جایی همین حوالی که دیگر بوی قدیم ها را ندارد...اگر از نام برده خبری بدست اورده اید اطلاع بدهید و مردی غمگین را از نگرانی نجات بدهید...

نظرات 2 + ارسال نظر
مارال یکشنبه 23 اردیبهشت 1397 ساعت 13:26 http://mypersonalnotes.blogsky.com

لبخندتون رو پیدا کنین . من با شنیدن اون فایل صوتی که تو وبلاگم گفتم نمیدونم چرا حالم خیلی بهتر شد . توصیه اش میکنم .

مارال شنبه 22 اردیبهشت 1397 ساعت 07:44 http://mypersonalnotes.blogsky.com

خدا نگذره از رفسنجانی که پایه گذار رانت و دزدی و بخور بخور در دوران بعد انقلاب بود . یادم نمیره دورانش رو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد