رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

یادداشت ترحیم

چند وقت دیگر یعنی تقریبا کمتر از یک ماه دیگر 13 ساله میشود.نوجوانی شده برای خودش .اوایل فکر میکردم شاید دیرتر متولد شده اما بیشتر که فکر کردم او دقیقا همان موقع متولد شد که توی بیمارستان کنار یک کاج قدیمی داشتم چرتکه می انداختم که چند ساعت دیگر میتوانم پدرم را زنده ببینم .

13 ساله شده عقده ام را میگویم عقده پدر داشتن امروز با عزیز یک فیلم خوب دیدیم که طبق معمول من را لبریز بغضی کرد که شاید یک روز من را بکشد نه حتما یک روز مرا خواهد کشت بغضی که مدام فرو میبرم پایین و یک گلوله سفت شده درست زیر قفسه سینه ام و هر شب با یک لیوان یا دو لیوان اب قورتش میدهم پایین که نمیرود اما کمی خنک میشود.13 ساله شده جوش های غرورش در امده و همین باعث میشود سخت تر بترکد سر ریز شود وناله کند مدام نهیب میزند چس ناله نکن خجالت بکش غیرتی باش سعی کن ارام باشی و جلوی زنت ضعف نشون ندی.ایا این ضعفه ؟نمی دونم فعلا که باز قورتش دادم .

13 ساله شده و من انگار هر روز میشمرش.مهم نیست که چه ادمی رو از دست دادم مهم نیست که اصلا میتونست کار خاصی بکنه یا نه مهم نیست که ادم مهم نبوده مهم اینه که من فکر میکنم باید میبود و این جای خالی رو خودش پر میکرد مهم اینه که نیاز بود گاهی وقتا مثل قبل تر ها میزد زیر گوشم خیلی جا ها شاید خیلی خیلی بیشتر جاها.تکلیفم باهاش روشن نیست .

13 ساله شده.مادر تنهاست و روز به روز پیر تر میشه .پیر تر از شناسنامه اش و من هیچکاری نمی تونم بکنم براش .نمی تونم مثل پدرم در اغوش بگیرمش نمی تونم مثل پدرم ببوسمش نمی تونم مثل پدرم بهش عشق بورزم  فقط بی نهایت میتونم شبیه اون باشم صدام . قیافم و مدل ریشم که بعضی وقتا شکل اون میشه واون از ریش وسیبیل گذاشتن من متنفره مثل الان شاید چون اونقدر شباهت پیدا میکنم که اون رو هوایی میکنه .ولی من فقط خودمم یک تکه ی کوچک از پدر.

13 ساله شده .دیگه خیلی لحن صداش رو یادم نمیاد .خیلی خاطره های زیادی ازش یادم نمیاد خیلی جزییاتی از بودنش ییادم نیست خیلی خوابش رو نمیبینم هرچند قبلا هم زیاد نمیدیدم برعکس مادر که هر بار یک خوابی میبینه و خودش یه تعبیری میکنه و میگه فلان کار ونکن و من ،خوب باور نمیکنم چون مادر خواب مرده ها رو زیاد میبینه

بدی داستان نویس بودن اینه هر بار که میخوای بنویسی تهش مدل داستانی میشه و چقدر متنفرم از اینکه همش باید ساختار رو حفظ کنم گره ها رو باز کنم انگار نه انگار که این نوشت ها زندگی لعنتی منه

دیدن فیلم دنی کالینز رو بهتون پیشنهاد نمیدم اگر ادم دلنازکی هستید اگر خلع دارید اگر دنبال پایان باز هستید .میتونید این فیلم رو ببینیند و مدام بغض کنید و یه پدر مثل الپاچینو دلتون بخواد و اخرش هم بزنید زیر گریه این فیلم و اینجوری ببینید و بزنید زیر گریه وحالش ببرید البته اگر عقده ی 13 ساله ای داشته باشین قطعا نمیزاره بس که بی شعوره .

دوباره دارم مینویسم دارم به این خراب شده عادت میکنم شاید دوباره برم  تو روزای اوج البته با کمی چس ناله البته

نظرات 2 + ارسال نظر
آفرین جمعه 17 مهر 1394 ساعت 08:54

آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت
تا رفت مرا از نظر آن نور جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چها رفت
بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش
آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت
دور از رخ او دم به دم از چشمه چشمم
سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت
از پای فتادیم چو آمد غم هجران
در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
احرام چه بندیم چو آن قبله نه این جاست
در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت
دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه
زان پیش که گویند که از دار فنا رفت

نسرین جمعه 17 مهر 1394 ساعت 02:08 http://yakroozeno.blogsky.com/

اینا چس ناله نیستند پسر جان، ابراز احساساتند ک خیلی هم خوبند که نوشته بشن.
کاش همه ی مردها مثل تو راحت از احساسشون می گفتن و می نوشتن. اونوقت دنیا گلستون میشد.
باور کن.

در مورد بغض برای پدرت باید بگم پس خوشحالم که هیچوقت پدر خوبی نداشتم که بخوام حتا بعد از مردنش براش بغض کنم.
تا زنمده بود تا می تونست به همه ی بچه هاش بغض داد... مفت بود، چرا نه؟

ناراحت نباش، بغض نکن، برو سر مزارش و بهش با لبخند بگو: ممنون که اونقدر پدر خوبی بودی.
و ترا بخدا با شادی خاطره های خوبتو باهاش از گنجه ی سینه ات بکش بیرون و باهاشون حال کن.
بغض نکن... باباهای خوب بغض بچه هاشونو دوست ندارن.

نه قربونت برم، مادرت از ریش تو بدش میاد چون از ریش متنفره... منهم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد