رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

همینی که هست

دلخورم.از کی یا از چی؟گفتنش فقط سر هم کردن یه سری مزخرفه.در کل دلخورم .از این اوضاع از این بی ثباتی از این بیکاری های مزخرف از این بی خودی طی شدن عمر.دلخورم از اینکه دوست صمیمی ندارم که باهاش حرف بزنم بدون اینکه دلهره داشته باشم.دلخورم که اینقدر دلخورم.از این تیپ جدیدی که گذاشتم خوشم نمیاد ولی میخوام داشته باشمش چون دلخورم.حتی اگر همه هر روز بهم بگن زشت شدی ؟>این چه قیافه ایه؟خجالت نمیکشی؟اصلا برام مهم نیست.همین که عزیز باهاش مشکل نداره خوبه.دلخورم از همه ی این روز های لعنتی تنهایی.دلخورم و روز به به روز دارم خسته تر میشم.اینها چس ناله نیست این ها مزخرفه اینها دری وریه این ها کلمه هایی هستند که دلم میخواد بزنم به قول خودم همینی که هست یعنی دقیقا الان همینی هستم که هستم.دلخورم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد