رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

خود بد بخت انگاری دائم

شاید شایع ترین بیماری جامعه  امروز ما این باشه "خود بدبخت انگاری دائم" یعنی من اینستاگرامش و شخم میزنم یه ذره اندوه توش نیست بعد هر بار میبینمش  از غم تنهایی و بی پولی و کوفت  و  زقنبود میگه ...اگر بی پولی چرا دم به دقیقه تو این رستوران و اون رستوران پلاسی و عکس سلفی میگیری اگر بی حوصله ای این همه گالری و پاساژ رفتنت چیه. اقا جان ویژگی هایی که تو توصیف میکنی  بیشتر به افسردگی های  بعد از زایمان شباهت داره که عموما منجر به خودکشی میشه حالا بافرجام یا نافرجام  یا هرچی...

نمیدونم شاید این همه از و جز کردن برای این که، اگر دوستت بفهمه خوشحالی و حالت خوبه بهت حسودی میکنه و بهت محل نمیده و تو رو از مصاحبت با خودش  محروم میکنه،خوب بکنه به جهنم ...میخواد فکر کنه که تو شادی به اصفل و صافلین بزار چشم رفیقی که برای رفیق حسودی مکینه در بیاد تا بقیه رفقا حساب کار دستشون باشه .

اقا همین خود بنده با وجود همه ی مشکلاتی که مثل بقیه دارم اما اصلا مثل بقیه احساس بد بختی نمیکنم اتفاقا من نسبت به ده سال پیش بسیار شاهانه زندگی میکنم .

هر بار هر جا رفتم و خوش گذروندم اومدم با شوق واسه بقیه تعریف کردم هر بار غذای خوبی خوردم کلی انرژی دادم به بقیه.

عروسی و سراغ ندارید در اقوام که بنده از ابتدا تا انتها و سرود خدا حافظی توش نرقصیده باشم اتفاقا کلی هم رقصم دخترونس کلی هم طرفدار داره از ادم هایی که تو عروسی وعذا کلا نوار غمگین سفره دلشون و واسه بقیه پلی میکنن متنفرم از ادم هایی که به دروغ تظاهر به  زندگی سخت میکنن متنفر از ادم هایی که تظاهر به عاشق بودن میکنن متنفرم از ادم های که کلا تظاهر میکنن کلا متنفرم...بجز یه مورد که میگم براتون...

گفتم عشق یه چیز یادم اومد ...یادم میاد یه دوستی پس از جدا شدن از همسرش داشت از غم تنهایی و غصه خوردن واینها میگفت برای دوست دیگرم و تا من و دید یکدفعه نیشش باز شد و گفت فلانی یادم بنداز اخر شب یه چیزی بهت بگم ،طرف مقابل بهت زده به من نگاه کرد که یعنی برو تو نامحرمی بزار درد دلش و بریزه بیرون ،با حالتی جدی گفت مهرشم دادی ؟ رفیق ما هم یه چشمکی زد و گفت حالا میگم برات ...چون هر سه تای ما تا حدی رو هم شناخت داشتیم توی دلم مطمئن بودم که الان مورد اول هی به خودش میگه جان مادرت ضایم  نکن ولی من اصلا به حرفش توجهم نکردم و  نه گذاشتم ونه  برداشتم زرتی به طرف مقابل گفتم ادم دم بخت دارین تو فامیل؟گفت چطور مگر و من ادامه دادم این بابا به سوسک جنس مخالفم رحم نکرده قیافش ونگاه نکن مهر که نداده هیچ پول یارو رو هم بالا کشیده حالا نشسته غمبرک زده که فلان ..البته این داستان و اخرش اینطوری نیست و توی دلم برگزار شد اما واقعا چرا وقتی از مرگ یا طلاق همسرت به شدت خوشحالی و حتی  پا به پای اون از فسق فوجور بی تعهدی کم نذاشتی ادای ننه مرده ها رو در میاری؟؟؟چرا وقتی از قهر با کسی خوشحالی طوری رفتار میکنی که انگار طرفت داره چه ظلمی بهت میکنهاقا من از رقت امد با فامیل پدریم بیزارم هر بار هم همدیگر و میبینیم با کلی متلک ریز و درشت از خجالت هم در میایم و وقتی میایم خونه برای دفعه بعد یه عالمه متلک تو فکرمون میپرورانیم .دیدی؟کاری داشت؟یه راست بیا پیام بده فلانی باهات حال نمیکنم میخوام بلاکت کنم دو تا اموجی خنده هم بزار شوخی شوخی بلاکم کن ولی تظاهر نکن که دوسم داری یا از همنشینی باهام احساس شعف داری که نداری ...یا حداقل بیشتر وقت ها نداری یا هر چیزی اقا یکم از تظاهر بکشیم بیرون.

بد بختی امروز ما اینه که همه ی ما یه تظاهر مدل خودمون و داریم رشد میدیم فکر میکنیم از همه باکلاس تریم فکر میکنیم از همه مهربون تریم با انصاف تریم غمگین تریم بد بخت تریم ....اما...تنها... تظاهری که من دوسش دارم تظاهر به شادی.

اقا تظاهر کن شادی باور کن اتفاق بدی نمی افته همه باهات حال میکنن همه باهات دوست میشن و ازت انرژِ میگیرن.

همین امشب موقع مسواک زدن اون بغض مصنوعی سر گلوت و تف کن لبخند بزن نه لبخند از سر بد بختی لبخند از روی تظاهر به شادی حتی.به خودت بگو اگر فلانی این کار و کرد منم فلان کار و کردم اگر اینطور شد به خاطر اون قضیه بود ...باور کن همه چیز درست میشه و تنفر ادم ها ازمون کم میشه کافیه خودمون باشیم بدون تظاهر یا حد اقل تظاهر به خوشبخت بودن .خوشبختی واقعی در انتظارمون خواهد بود/

پ.ن:من یه مثالی دارم که میگم نه تنها ملاک حال افراده شاید ملاک اشپزخونه اپن افراد باشه.لذا همه غربتی بازی هایی که قبل از این اینجا خوندین شخصیت های داستانی متفاوتی هستند که در نویسنده جولان میدهند و به فراخور زمان و مکان اعلام موجودیت میکنن پس دنبال تناقض نباشین.