رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

حرف

حرف بزنیم حرف بزنیم بد حرف بزنیم ولی حرف بزنیم بلند حرف بزنیم ولی حرف بزنیم وقتی حرف نمیزنیم زیر سوال میریم و مدیون خودمون میشیم من همیشه اینطوری بودم که نمیزارم چیزی واسه گفتن بمونه هرچی توی دلم باشه میگم قرار نیست لذت بی انصاف بودن دیگران برای من زجر بشه و با خودم فکر کنم که درست  میشه صبور باش خودش میفهمه اشتباه کرده ...میخوام صد سال نفهمه اگر کسی که براش مایه گذاشتین قدرتون وندونست نگذارید حالتون  و خراب کنه تجربه به من ثابت کرده اون ادم بالاخره با ادم هایی روبرو میشه که میفهمه ارزش شما رو و هیمن که این و بفمه هر روز وجدانش دهنش وصاف میکنه حرفتون وبزنید دلخوری هاتون وبیرون بریزین چون اگر فردا بمیرین هیچ کس نیست که جواب این اندوه سکوت و بده و شما در عدم خواهید ماند بدون اینکه سکوتتان را شکسته باشید ...باورش سخته اما هیچ بهشت و جهنمی وجود نداره هر چیزی هست همین جاست واقعا هیچ دلیلی برای بد بختی و خوش بختی ادم ها وجود نداره مثل دلیل وجود ادم ها یا حیوانات ...بر سر اینها جنگ کردن واقعا مزخرفه من به چشم خودم دیدم که خدا هرگز نبوده  خدا فقط زاییده فکر یک مشت مریض جنسی و گرسنه فرهنگیه ...پس فکر نکنید اخر خیلی چیز ها در برزخ و بهشت و جهنم معلوم میشه گول نخوری نزارین چیزی رو دلتون بمونه حتی اگر حق باهاتون نیست داد و بیدادتون و بکنید به هر حال وجدان کار خودش و میکنه اگر حق باهاتون نبود و گله کردین مشکلی نیست فقط باید منتظر وجدانتون باشین...چیزی که با انسان بوجود میاد اما مسیرش هیچ ربطی به انسان نداره و کلا بچه مثبت کائنات به حساب میاد همین وجدانه ...خودتون و اگر به وجدانتون سپردین مطمئن باشین همیشه آرامش خواهید داشیت و احساس خوشبختی میکنید