رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

زلزله و پس لرزه

و باز هم یک زلزله کهتهران را اشفته کرد .ماک ه تو فاصله 80 کیلومتری هستیم هم حس کردیم البته من که حس نکردم رفیقم زنگ زد گفت زلزله اومد متوجه شدی گفتم نه هدفون تو گوشم بود گفت یعنی احساس هم نکردی گفتم چی باید حس میکردم میکه بابا من از خواب بیدار شدم گفتم داداش ما هنوز تو خواب غفلتیم گفت زر نزن خدافز.منم بلافاصله زنگ زدم به داداشم و از احوال خودش ومامان جان مطلع شدم داشتن جمع میکردن برن خیابون.

خلاصه که همه فقط یه مدت نگران میشن بعد برمیگردن سر خونه زندگیشون انگار نه انگار که زندگی تو تهران یه مرگ خاموشه البته از حق نگذریم که به هر حال این مرگ یه جا در خونه ادم و میزنه چه کرمانشاه باشی چه تبریز چه تهران ولی واقعا اگر تهران زلزله بیاد جدا از تلفات جانی تمام زیر ساخت های حکومتی هم نابود خواهد شد اسناد از بین میره و همه چیز یک سونامی غیر قابل کنترل میشه.این خودش یهجور انقلابه یه جور تغییر رژیمه و بد حال روزی که این آشفتگی به حقیقت بپیونده .

فعلا برم یه فیلم ببینم بشوره ببره ...

نظرات 1 + ارسال نظر
مارال شنبه 2 دی 1396 ساعت 08:37 http://mypersonalnotes.blogsky.com

من این روزا یه کتاب خوب خوندم واقعا شست و برد . "من پیش از تو "

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد