رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

روز مرگت مبارک

اسم فیلمی که الان دیدم...Happy Death Day

داستان فیلم ظاهرا ترسناکه اما خیلی برام جالبه که تعریف دنیا از ترس چیزی فراتر از حد تصور ماست.نمی خوام فیلم و لو بدم ولی خوب مگر چند نفر این نوشته رو میخونن که حالا بخوان بگن ای بابا چرا گفتی ما میخواستیم ببینیم و مگر چند تا فیلم باز میشناسم کلا که به دل بگیرن؟در هر صورت کامل نمیگم که اگر اتفاقی این وبلاگ و خوندی لذتش برات کم نشه...

بریم سراغ داستان فیلم.درباره دختری که روز تولدش با مرگ فجیع تموم میشه اما هر بار زنده میشه و هر دفعه سعی میکنه قاتل رو شناسایی کنه و در اخر ...خودتون ببینیند

اما جاذبه ش برای من...روابط دختر با پدرش خوب نیست  و مادرش رو هم از دست داده.توی یکی از این برگشت ها جواب تلفن پدرش رو میده ازش بابت اتفاقات گذشته معذرت میخواد و بهش میگه دوسش داره...

یه دفعه به ذهنم خطور کرد کاش میشد من هم برم به یک روز قبل از مرگ پدرم و بابت کم و کاستی هام ازش عذر بخوام.کاش میتونستم بفهمم دقیقا داره چیکار میکنه ازش میپرسیدم؟کاش میتونستم بفهمم این کلاف سر در گمی که 15 ساله داره مخم و میترکونه سر و تهش کجا گم شده؟

واقعا اگر ما میتونستیم به یک روز قبل از فجایع زندگیمون یا حتی نقطه عطفشون بریم چه میکردیم؟

مثلا اون روز که نرفتیم سر قرار با ادم مهم زندگیمون و نرفتیم رو میرفتیم؟

یا اون کاری که انجام دادیم و انجام نمی دادیم

اون حرفی که زده بودیم و نمیزدیم

اون ادمی که رنجوندیم رو نمی رنجوندیم

ولی نمیشه.در واقع ما در لحظه باید بهترین تصمیم رو بگیریم و عموما توی اون لحظه بلد نیستیم بهترین تصمیم رو بگیریم.یا هیجنان زده میشیم یا شهوت مخمون و از کار میندازه یا عصبانی میشیم یا مستیم یا خسته ایم یا گرسنه ایم یا مریضیم یا تنهاییم یا هر چی...همیشه یه چیزی هست که نمیزاره در لحظه تصمیم درست رو بگیریم عموما و رفته رفته هرچی پیش میریم تمام تصمیماتمون بر اساس اولین تصمیم پیش میره گاهی میدونی با این سرعت فاجعه ببار میاد اما سریع تر میری گاهی میدونی روشت غلطه اما ادامش میدی و مدام میگی من بلدم من میتونم من متفاوتم من فرق دارم.نه پدر جان اینجوری نیست ما عین همیم فرق نداره تو که 60 سالته با من 20 ساله (مثلا 20 سالمه...اخ که اگر الان بیست سالم بود)هیچ فرقی نداریم.یعنی عموما نداریم.فکر میکنی تجربه داری فکر میکنی بزرگ شدی فکر میکنی عاقل شدی اما نشدی نشدم نشدیم فقط مدل فیگور هامون فرق داره مدل توجیه کردنامون مدل طفره رفتنامون فقط مدلش فرق داره اما همه از یه قماشیم...این خیلی به ایرانی و خارجی بودن هم ربط نداره این حتی به اینکه مهاجرت کنی هم  ربطی نداره این به با سواد بودن ربط نداره این به خوشگل بودن هم ربط نداره و چه بسا خیلی از این ها زمینه سازی میکنه برای تصمیمات مزخرف تر...اینی که میگم عمومیت داره ولی مثال نقض هم داره چون واقعا بهم ثابت شده ادم های اشتثنایی  وجود دارن.میشناسم ،هستن.این ها ذاتا بلدن تصمیم درست بگیرن اینا پیامبران بی کتاب عصر حاظرن این ها معجزه های طبیعت هستن ولی مطمئن باشین شما تصمیم های بد اون ها رو ندیدین مطمئن باشین اون ها هم راه های اشتباه رو رفتن فقط سریع برگشتن و راه درست رو رفتن لج نکردن توجیه نکردن کم نیاوردن...

یه جمله اخر فیلم هست که با اون که تکراریه ولی خیلی تاثیر گذاره ...امروز اولین روز زندگیته...

دارم یه سری عادت های بدم و ترک میکنم ...

چای کمتر میخورم ...

ریه هام و کمتر اسیب میزنم...دو نقطه خط پرانتز باز

ورزش رو دارم با برنامه ادامه میدم

و در قدم های بعد یه سری کار دیگه باید انجام بدم و انجام ندم که خوب باید این فعل صرف بشه تا بیانش کنم...

میرم برای دیدن فیلم دوم و اگر حال داشتم میام براتون تعریف میکنم ...

این اوقات بیکاری را از صدقه سر جناب دلار و حکومت فخیمه اسلامی دارم...خدا شرشون رو کم کنه از سر همه دنیا...بشماااارررر

نظرات 1 + ارسال نظر
Leyli جمعه 27 بهمن 1396 ساعت 20:04 http://silenceofawhisper.blogsky.com

از اونجایی که اولش گفتی فیلمُ لو دادی نمی‌خونمش و اول فیلمُ می‌بینم و بعد میام می‌خونم :)))))
راستی خیلی وقت بود نبودی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد