رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

اشتباهات ما...

Atonement 2007

همیشه که قرار نیست فیلمی که همون روز دیدم رو راجع بهش بنویسم.امروز از این فیلم یاد میکنم.شاید به دفعات وقتی حالم خوب نیست این فیلم رو دیدم."تاوان"درواقع اسم رمانی که شخصیت محوری داستان ما نوشته.اسکار بهترین موسیقی را گرفته و در 6 رشته دیگر کاندید شد.از موسیقی فیلک که نگم براتون ...بازی های روان و واقع گرایانه ،داستان منسجم و محکم و پایان بندی بی نظیر ...چون این فیلم جز اون دسته از فیلم هایی که شما باید در دفعه اول غافلگیر بشید و در دفعات بعد لذت های بیشتری ببرید چیز زیادی نمیگم که ببینید و غافلگیر بشین...

اما نکته:ما فکر میکنیم هر اشتباهی که انجام میدیم یه تاوانی داره.اما نهایت این تاوان چیه؟نهایت رنج انسان بابت گناهش؟ایا میشه تاوانی پرداخت نشه؟میشه چیز هایی که خراب شدن درست کرد؟اصلا لزومی داره تلاش کرد که درست بشه؟

دقیقا از چه زمانی میتونیم بگیم اگاهی انسان برای اشتباه نکردن کافیه؟مثلا پدر بزرگ من که در 80 سالگی اشتباه میکنه تاوانش رو کی پس میده؟یا من اگر در22 سالگی اشتباهی انجام بدم تا کی باید تاوان بدم؟

میگن رنج ادم ها رو قوی میکنه اما من میگم رنج ادم ها رو نابود میکنه رنج ادم ها رو تنها میکنه رنج ادم ها رو عوض میکنه.

رنج شاید تاوانی باشه برای اشتباهات ریز و درشت  ادم ها تصمیم هایی که باید در لحظه میگرفتن و راه غلط رو انتخاب کردن همه ی ما توی زندگی حسرت های از انتخاب ها نادرست داشتیم .ه هر روز با خودمون به دوش میکشیم.

نباید بیش از اندازه توان یک ادم رنجی رو بهش تحمیل کرد چون تهش میمیره و دنیا میمونه و حسرت های فراوان.شاید همین الان که اینجا زندگی میکنیم این کشور و ما مردم  تاوان حسرت هزاران هزار ادمی رو میده که برای هدف های پوچ جونشون رو دادن و حالا رنجشون برای ما مونده...

 "تاوان" قصه ی زندگی خیلی از ماهاست.قصه رنج هایی که تمومی ندارن.قصه ی حسرت هایی که بعد از مرگ هم ادامه دارن...

گاهی فکر میکنم چرا دنیا جای بهتری نمیشه با این همه پیشرفت...شاید دلیلش خود ما هستیم که اول از همه نمیتونیم خودمون رو برای اشتباهاتی که انجام دادیم ببخشیم و چقدر این بخشش سخته.گاهی میشه بقیه رو بخشید اما بخشیدن خودمون کار طاقت فرصا و بسیار سختیه...

من یه راه پیدا کردم و اون فیلم دیدن و کتاب خوندنه تا با اشتباهات بقیه اشنا بشم تا باور کنم تنها ادم خطا کار روی زمین نیستم اشتباهاتم رو بپذیرم و منتظر باشم و تلاش کنم که اوضاع بهتر بشه کار بیشتری ازم بر نمیاد و یاد گرفتم دیگه از کسی انتظار نداشته باشم.

پ.ن:این فیلم رو مدت ها پیش برای اخرین بار دیدم.دیشب ماجرایی پیش اومد که دلم خواست ازش بنویسم.من میپذیرم که اشتباه کردم و باور دارم شما چقدر به اشتباهاتی که میکنید باور دارید و میپذیرید ؟؟؟ با خودمون روراست باشیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد