رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

چگونه یک انقلاب شکل میگیرد یا انقلاب مذهبی با تعصب های غیر منطقی

نتیجه خواند ه ها و دیده ها و مباحثات کلامی من در باب انقلاب ها به یک چیز ختم شده"افراطی ها"و"منفعت طلب ها"...

یک روز در خانه کسی مشغول به کار بودم صاحب خانه با کسی بحثش شد و یک جمله قسار گفت که هنوز بعد از تقریبا ده سال هنوز توی گوشم است.ده تومن میدم جنازت و بندازن توی سد کرج قید پولمم میزنم...این تقریبا عین گفته مرد صاحب خانه بود . وقتی حرفش تمام شد و خیلی خونسرد شروع کرد با ما همکلام شد و از هر دری سخن راندیم جویا شدم که استاد واقعا کسی هست که برای ده میلیون ادم بکشه اصلا چنین کسی رو سراغ داری ؟گفت ده تومن برای دو یا سه نفر،بعد گفت چیه میخوای کسی و گوش مالی بدی ؟گفتم نه قصدش رو ندارم ولی واقعا اینکه کسی باشه که برای دو سه تومن ادم بکشه خیلی ترسناکه حرف بعدیش هم برام موندگار شد.ادم وقتی خلاف براش عادی بشه کشتن و زخمی کردن خیلی براش فرق نداره وسوال احمقانه من مرد رو کمی به فکر فرو برد گفتم خدایی زمان شاه هم این طوری بود.مرد ادم سرد و گرم چشیده ای بود و خوب میشد روی حرف هایش حساب کردچند ثانیه ای مکث کرد و با نگاهی عاقل ان در سفیه گفت.مگه اون موقع کسی چرات داشت پول کسی و بخوره اونقدر که از خدا میترسیدن و شاه و ژاندارمری.ترس از ابرو ترس از تو محل سکه یه پول شدن و من در خودم فرو رفتم و دقایقی بیشتر همکلام  شدیم که بماند برای بعد.

چه شد در ایران دگرگونی اتفاق افتاد؟باید رفت و کتاب ها خواند و فیلم ها دید.تمام انهایی که من میشناسم و در انقلاب دستی بر اتش قیام داشتند یک صدا اعلام میکنن که قرار نبود اینطور بشه.و سوال من اینه چرا اینطور شد.اگر مذهب نقش باز دارندگی و خدا شناسی دارد این ادم های مذهبی چطور اینقدر تغییر کردند.چطور اینقدر فساد را رواج دادند.و دو مسیر مشخص رو پیش روم میبینم یا مذهب به ذاته با فساد همراه است و یا مذهب مسیر ایجاد فساد را در هر چیز برای دیگران اسان میکند.

حالا نه اینکه فقط مسلمان ها اینطور باشند.هر ساله از گوشه و کنار این جهان پهناور اتفاق هایی میافتد که یک سرش مذهبیون هستند ...دزدی .فحشا،تجاوز،دروغ،

چند دقیقه مشغول کار دیگه ای شدم ...دنبال نوشته از ذهنم پرید...همینقدر ...

انقلاب نکنیم...انقلاب میشود


نظرات 1 + ارسال نظر
رضا یکشنبه 19 فروردین 1397 ساعت 16:41

جمال فروشی

آنانکه جمال خود را وسیله ای برای استفاده جنسی یا مالی می کنند بسرعت زشت می شوند. رعایت خرد و اخلاق همانا حراست از زیبائی است. کسی که جمال خود را به دیگران می فروشد، حتی اگر فقط بصورت فخر فروشی هم که باشد بتدریج زیبائی اش را از دست می دهد، یعنی قلمرو روحانی وجود خود را تنگتر و حقیرتر می سازد تا آنجا که مبدل به تن محض می شود و این همان روسپی شدن است به لحاظ اخلاقی و فکری و عاطفی. آنانکه اخلاق را در نقطه خلاف زیبائی می دانند در جهل خود گم شده اند و کمترین درکی از زیبائی ندارند الا در قوانین هندسی و فیزیکی و رنگ آمیزی اشیای مرده. اینان زشت شدگانند. یعنی آنانکه هنرشان خلاف خرد و اخلاق قرار می گیرد.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب شناخت شناسی ص ۱۱۹

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد