رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

این نیز بگذرد ...(یک جمله ی همیشه تکراری)

گاهی دلم برای خودم تنگ میشود...

                                               دائم برای تو....

این شعر بعد از خوندن چند تا کامنت یک دفعه به ذهنم اومد.این چند وقت بسیار بسیار گرفتار بود.یه ایراد بزرگ من این ه که نمی تونم رمز اکانت هام رو به خاطر بیارم به خاطر همین همیشه تو یاد اوری کامپیوترم گزینه ای رو میزنم که خودش اتوماتیک صفحه رو بیاره بالا.این دردسر وقتی بزرگ میشه که میخوام از یه جای دیگه برم تو صفحم و بعد خوب اول اینکه رمز رو نمیدونم.دوم اینکه نمی دونم ایمیلی که باهاش صفحه رو ساختم چی بوده و این دور تسلسل ادامه پیدا میکنه تا اینکه بی خیال میشم.چند روز گذشته بار ها تلاش کردم که بیام و بنویسم اما خوب دوری از خونه و نبودن کامپیوتر دم دست مزیذ بر علت شد.

خشته شدم از بس گفتم گرفتارم  ولی گرفتارم.پروژه سمنان تموم شد اما هنوز خرابی درب ماشین ناشی از تصادف سر جاشه.

حتی حوصله نوشتن از گرفتاری هام رو هم ندارم.

میدونی وقتی یه چیزایی رو نمی دونی سعی کن قضاوت نکنی.

منم همین کارو میکنم

اینکه به هر دلیلی نمی تونی ماشین بنز اخرین مدل و سوار بشی دلیل نمیشه ماشین بنز اخرین مدل و دوست نداشته باشی.دلیل نمیشه نخوای که داشته باشی.حتی وقتی با خودت فکر میکنی که امکان نداره من بتونم چنین ماشینی بخرم اما بازم توی خیالت با خودت میگی اگر میشد چی میشد.اگر نمی تونی بخریش دلیل نمیشه وقتی تو خیابون ببینیش دلت براق ضعف نکنه...

حالا فکر کن در مورد ادمی اینطور باشه...

تا حالا چیزی از اثر پروانه ای شنیدی؟

فردا یک دنیا کار دارم.

و این تابستون داره تمام تلاشش رو میکنه که رکورد گند ترین تابستون سال رو برام رقم بزنه...

....

نظرات 1 + ارسال نظر
مارال سه‌شنبه 20 شهریور 1397 ساعت 08:02 http://mypersonalnotes.blogsky.com/

دیروز داشتم فیلم اثر پروانه ای رو به همه توصیه میکردم . عاشق این فیلم و فیلم THE OTHERS , هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد