امروز کلا از سر ظهر شروع شد.
کاشف به عمل امد که برادر وسط 15 روز در ترکیه زندانی بوده.بعد قرار بر دیپورت بوده که بلیط بلگراد گرفته و فعلا توی صربستان به سر میبره.
اوضاع زیاد جالب نیست.از ظهر دنبال اشنا و رفیق می گردم که ببینم کاری میشه کرد یا نه.اوضاع توی صرب اصلا جالب نیست.حدود 6 هزار ایرانی فقط ایرانی منتظر رفتن به اروپای غربی هستن.افغانی ها و سوری ها و جاهای دیگه هم بماند.
با یک نفری هم برای رفتن به گرجستان مشورت کردم که کلا نظرم عوض شد.اوضاع اونجا هم زیاد جالب نیست و طبق امار امسال حدود 40 هزار ایرانی رفتن گرجستان که بر نگردن و میشه گفت کشور رو به گه کشیدن از بس دارن هرز رفتار میکنن.
خدا رو شکر برای فردا هم دردسر جدید جور شد...
بریم بلکم بریم از این دردسر های تمام نشدنی...
واقعا زندگی کردن توی ایران بدتر از زندگی تو یه کمپ پناهنده هاست ؟