رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

چیزی شبیه به اگاهی ازار دهنده

توی جلسات ان ای که مربوط به ترک اعتیاده بارها و بارها شرکت کردم به عنوان یک به اصطلاح معتاد البته از نوع اعتیاد به مواد مخدر.

اولین درس:هرگز نمیتونی ادای یک معتاد رو در بیاری

دومین درس: هیچوقت نمیتونی مثل یک معتاد بازی کنی

پ.ن:معتادینی که من دیدم در هیچ فیلم وسریالی ندیدم...

سومین درس :تکرار یک اشتباه با فکر رسیدن به یک نتیجه متفاوت چیزی جز حماقت نیست.

در واقع مثال جسله ایش این میشه که فکر با خودت که من مثل فلانی کارتن خواب نمیشم یا از ریخت نمی افتم.اعتیاد تو رو شکست خواهد داد.

یه روز با یه دوستی از ادم های پاکی بالا حرف میزدم.میگفت همه ی ادم های کره زمین اعتیاد دارن تنها فرق ماها با اونا اینه که ما مواد هم میزدیم.اعتیاد به سکس اعتیاد به دروغ اعتیاد به دزدی اعتیاد به خودارضایی و تمام این اعتیاد ها اگر ادامه دار باشن زندگی ما رو نابود خواهند کرد.باید یه جا ترکشون کرد.

در طول زندگی بارها پیش میاد که تغییر میکنیم اما در لایه های زیرین دلمون همون ادم سابق رو میخواد.

تمام ادم هایی که با ما وارد رابطه میشن اثری بر روی ذهن ما میزارن.حتی رابطه های به ظاهر ساده و معمولی.کافیه کمی هم محبتشون جذبمون کنه کمی بهشون علاقمند بشیم تازه اگر فرض کنیم که تمام این ها نیت رابطه جنسی رو نداره،باز هم رفته رفته بهشون اعتیاد پیدا میکنیم.

اصلا اینا رو برای چی میگم...

بعضی ها میتونن خودشون رو اروم کنن بعضی ها با اعتقاد هایی که شاید از نظر من تخمی ترین شکل ارامش گرفتن باشه خودشون رو اروم میکنن به دم دستی ترین و احمقانه ترین شکل ممکن خودشون رو گول میزنن در هر حال این توانایی کمی نیست.

بزرگ ترین دلیل حال بد من این روزا بلاتکلیفی از اینده و بی هدفی هر روزه است.دارم باهاش مبارزه میکنم ولی احتمال هیچ چیزی و از خودم نمیگیرم.ته زندگی مرگه و نیست شدن پس گاهی احمقانه ترین شکل زندگی منطقی بودنه.نمی خوام منطقی باشم.نمی خوام وقتی پیر شدم لبریز از حسرت هایی باشم که خودم یا حتی دیگران باعثش بودن.دلم یک ارامش تموم نشدنی میخواد یعنی یه احتمال غیر ممکن حتی بعد از مرگ هم ما در ارامش نخواهیم بود.

چرا تموم خریت های من باید از سه شنبه ها شروع بشه؟؟؟

قضاوت کردن کار راحتی خیلی راحت

به قول رضا کیانیان توی فیلم خانه ای روی اب وقتی انتظامی بهش گفت مادرت زن نجیبی بود بهش گفت نجیب بودن وقتی معنی پیدا میکنه که شرایط نجیب نبودن و داشته باشی و بخوای که نجیب باشی مادرمن چیزی  جز نجیب بودن بلد نبود

نظرات 1 + ارسال نظر
مارال چهارشنبه 5 دی 1397 ساعت 06:40 http://mypersonalnotes.blogsky.com/

قضاوت کردن کار خیلی راحتیه . رضا کیانیان هم گل گفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد