رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

مستی های بد یا بد مستی های توی تنهایی

چرا اومدی از کدوم خاطره , به ذهنم که با عشق درگیر شم
جوونیم فقط پایِ عشقه تو بود قسم میخورم با غمت پیر شم

نگفتی چه تقدیر پر دردی و برای دوتامون رقم میزنی
ته قصه تاوانه دل بستنه به هم میرسیمو بهم میزنیم

نگام مثله از جنگ برگشته هاست نگاهم کن که عمریه بازنده تم
تو میری و من تویه تنهاییام به چشمت قسم فکر آینده تم

نگام مثله از جنگ برگشته هاست نگاهم کن که عمریه بازنده تم
تو میری و من تویه تنهاییام به چشمت قسم فکر آینده تم

اگه سردمو و تو خودم یخ زدم تو یاد آوریِ بهار منی
تو رفتی و خوبه خیالت هنوز خیاله همینکه کنار منی

به قلبی که بعد از تو سازش نکرد که نبضش فقط غرقه آشوب بود
به مردی که دیوونه ی عشق شد بگو رفتنش واسه تو خوب بود

نگام مثله از جنگ برگشته هاست نگاهم کن که عمریه بازنده تم
تو میری و من تویه تنهاییام به چشمت قسم فکر آینده تم

نگام مثله از جنگ برگشته هاست نگاهم کن که عمریه بازنده تم
تو میری و من تویه تنهاییام به چشمت قسم فکر آینده تم


پ.ن:اینم قفلی امشب.بعد این مستی ...بعد این بد مستی.بعد این همه حال بد.لعنت به بد حالی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد