رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم
رادیکال 63

رادیکال 63

نوشتن تنها راه نجاتم بود ، نوشتم

فشار

15 روی 10

این اخرین فشاری بود که داشتم همین دیشب.پژی میگفت خوبی چیزیت نیست و من میگفتم اره خوبم یکم شقیقه ام زوق زوق میکنه بعد یه چند تا گوجه سبز داد خوردم و یه مقدار هم عرق خوردیم با سیر تازه و ماست.خیلی فرق خاصی نکردم امروزم مثل دیروزم.خصوصا که امروز داشتم چند تا خبر سیاسی میخوندم حس میکنم حالم بدتر هم شده.خبر های این کشور خیلی ازارم میده هم از خوندن و شنیدن حالم بد میشه هم کلافه میشم وقتی از چیزی خبر ندارم و بقیه میگن فلان چیز و فهمیدی و وقتی میخوام بگم نه حس میکنم همه به شکل گوسفند به ادم نگاه میکنن که هیچی نمیفهمه ...

در هر حال الان که لخت نشستم جلوی تلوزیون و میخوام فیلم ببینم.شقیقه دردم فرقی نکرده.بی حوصله ترم بی انرژِی تر و خیلی خیلی کلافه...


ما به درد هایمان خو گرفته ایم

درد های ما..

می...

نمیشود تمام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد